خانه / دعا / ذکر و دعای قوی و مجرب برای توبه حقیقی و خروج از وادی گناه

ذکر و دعای قوی و مجرب برای توبه حقیقی و خروج از وادی گناه

در اين پست از سايت antique-book-treasure.ir ذکر و دعاهاي قوي براي شما عزيزان قرار داديم برای توبه حقیقی و خروج از وادی گناه. در میان مردم ذکرها و دعاهایی مشاهده و شنیده می شود. توبه، بازگشت از گناه و روى آوردن به خداوند است. ب انسان همیشه در معرض لغزش وگناه قرار دارد؛ باید پیوسته از خدا طلب کند که گناهان او را ببخشد، و با آب توبه، پلیدی های دل را شستشو دهد. البته توبه واقعى، با پشیمانى حقیقى، عزم بر ترک آن گناه، جبران آنچه را ترک کرده، و اداى حقوق خدا و خلق محقّق مى شود؛ ولى به یقین دست عنایت الهى و امدادهاى ویژه پروردگار، در این مسیر نقش مؤثرى دارد، و البته امداد و عنایتش شامل حال آنها که صداقت در توبه دارند، مى شود.در ادامه مطلب ذکر و دعای قوی و مجرب برای توبه حقیقی و خروج از وادی گناه آورده شده است که مشاهده خواهید کرد.

ذکر و دعای قوی و مجرب برای توبه حقیقی و خروج از وادی گناه
ذکر و دعای قوی و مجرب برای توبه حقیقی و خروج از وادی گناه

حقیقت توبه, بازگشت از گناه و روى آوردن به خدا,استغفار و توبه شرط اجابت دعا ,دعای اعتراف به گناه و طلب توبه از خدا,توبه و استجابت دعا,دعا برای توبه کردن ,دعای توبه از گناه, دعا به جهت آمرزش

 

ذکر و دعای قوی و مجرب برای توبه حقیقی و خروج از وادی گناه

در این قسمت، یکى از دعاهاى امام سجّاد (علیه السلام) را که درباره توبه و طلب توفیق آن و بازگشت به سوى پروردگار است، ذکر مى کنیم:

اَللّهُمَّ یا مَنْ لایَصِفُهُ نَعْتُ الْواصِفینَ، وَ یا مَنْ لایُجاوِزُهُ رَجآءُ
خدایا اى که وصفش نکند توصیف وصف کنندگان و اى که از او نگذرد امید

الرّاجینَ، وَ یا مَنْ لایَضیعُ لَدَیْهِ اَجْرُ الْمُحْسِنینَ، وَ یا مَنْ هُوَ مُنْتَهى
امیدواران و اى که تباه نشود در نزدش مزد نیکوکاران و اى که اوست سرحد نهایى

خَوْفِ الْعابِدینَ، وَ یا مَنْ هُوَ غایَهُ خَشْیَهِ الْمُتَّقینَ، هذا مَقامُ مَنْ تَداوَلَتْهُ
ترس عبادت کنندگان و اى که اوست غایت بیم پرهیزکاران این است جایگاه کسى که دست بدستش داده اند

اَیْدِى الذُّنُوبِ، وَ قادَتْهُ اَزِمَّهُ الْخَطایا، وَاسْتَحْوَذَ عَلَیْهِ الشَّیْطانُ، فَقَصَّرَ
دست هاى گناهان و کشانده اند او را مهارهاى خطاها و چیره شده بر او شیطان و بدین سبب کوتاهى کرده

عَمّا اَمَرْتَ بِهِ تَفْریطاً، وَ تَعاطى ما نَهَیْتَ عَنْهُ تَغْریراً، کَالْجاهِلِ بِقُدْرَتِکَ
از دستوراتت از روى کاهلى و دست زده بدانچه نهى کردى از غرور چون کسى که خبر ندارد از قدرتى که تو

عَلَیْهِ، اَوْ کَالْمُنْکِرِ فَضْلَ اِحْسانِکَ اِلَیْهِ، حَتّى اِذَا انْفَتَحَ لَهُ بَصَرُ الْهُدى،
بر او دارى یا مانند کسى که منکر فزونى احسان تو بر خود است تا چون چشم بصیرتش گشوده شد

وَتَقَشَّعَتْ عَنْهُ سَحائِبُ الْعَمى،اَحْصى ماظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ،وَفَکَّرَ فیما خالَفَ
و ابرهاى گمراهیش برطرف شد ستم هاى خود را بر خویشتن برشمرد و در آنچه مخالفت پروردگارش را کرده

بِهِ رَبَّهُ، فَرَأى کَبیرَ عِصْیانِهِ کَبیراً، وَ جَلیلَ مُخالَفَتِهِ جَلیلاً، فَاَقْبَلَ نَحْوَکَ
اندیشه کرد و نافرمانى بزرگش را بزرگ دید و مخالفت عظیم خود را عظیم پس رو آورده بسویت

مُؤَمِّلاً لَکَ، مُسْتَحْیِیاً مِنْکَ، وَ وَجَّهَ رَغْبَتَهُ اِلَیْکَ ثِقَهً بِکَ، فَاَمَّکَ بِطَمَعِهِ
امیدوار به تو و شرمنده و روى اشتیاقش را به تو متوجّه کرد از روى اعتماد به تو و از روى یقین با طمعش

یَقیناً، وَ قَصَدَکَ بَخَوْفِهِ اِخْلاصاً، قَدْ خَلا طَمَعُهُ مِنْ کُلِّ مَطْمُوع فیهِ
آهنگت کرده و از روى اخلاص با ترس قصد تو کرده طمعش از هر مورد طمعى جز تو

غَیْرِکَ، وَاَفْرَخَ رَوْعُهُ مِنْ کُلِّ مَحْذُور مِنْهُ سِواکَ، فَمَثَلَ بَیْنَ یَدَیْکَ
بریده و از هر ترسناکى جز تو نمى ترسد پس مجسّم شده در برابرت

مُتَضَرِّعاً، وَ غَمَّضَ بَصَرَهُ اِلىَ الاَْرْضِ مُتَخَشِّعاً، وَ طَاْطَاَ رَأسَهُ لِعِزَّتِکَ
با تضرّع و دوخته است چشم خود را بر زمین با حال خشوع و براى عزّتت با خوارى سر بزیر

مُتَذَلِّلاً، وَاَبَثَّکَ مِنْ سِرِّهِ ما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنْهُ خُضُوعاً، وَ عَدَّدَ مِنْ ذُ نُوبِهِ ما
افکنده و فاش کرده راز خود را برایت آن رازى که تو خود داناترى بدان با حال خضوع و برشمرده از گناهانش آنچه را

اَنْتَ اَحْصى لَها خُشُوعاً، وَاسْتَغاثَ بِکَ مِنْ عَظیمِ ما وَقَعَ بِهِ فى عِلْمِکَ،
تو بهتر شمرده اى با خشوع، و استغاثه کند به تو از گناه بزرگى که در علم تو او را تباه ساخته

وَقَبیحِ ما فَضَحَهُ فى حُکْمِکَ، مِنْ ذُ نُوب اَدْبَرَتْ لَذّاتُها فَذَهَبَتْ،
و زشتى آنچه در حکم تو او را رسوا کرده، گناهانى که خوشیش رفته

وَاَقامَتْ تَبِعاتُها فَلَزِمَتْ، لایُنْکِرُ یا اِلهى عَدْلَکَ اِنْ عاقَبْتَهُ، وَلایَسْتَعْظِمُ
و مسئولیّتش بجا مانده، معبودا اگر عقابش کنى منکر عدل تو نیست و اگر از او درگذرى

عَفْوَکَ اِنْ عَفَوْتَ عَنْهُ وَ رَحِمْتَهُ، لاَِنَّکَ الرَّبُّ الْکَریمُ الَّذى لا یَتَعاظَمُهُ
و رحمش کنى گذشتت را بزرگ نداند زیرا تو پروردگار کریمى هستى که بزرگ نباشد در نزدش

غُفْرانُ الذَّنْبِ الْعَظیمِ، اَللّهُمَّ فَها اَنَا ذا قَدْ جِئْتُکَ مُطیعاً لاَِمْرِکَ فیما اَمَرْتَ
آمرزش گناه بزرگ خدایا من اکنون آمده ام بدرگاهت و فرمانبردارم دستورى را که فرمودى

بِهِ مِنَ الدُّعآءِ، مُتَنَجِّزاً وَعْدَکَ فیما وَعَدْتَ بِهِ مِنَ الاِْجابَهِ، اِذْ تَقُولُ:
در دعا کردن و خواهانم وفاى به وعده ات را در اجابتى که وعده دادى چون که فرمودى

اُدْعُونى اَسْتَجِبْ لَکُمْ. اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ، وَالْقِنى بِمَغْفِرَتِکَ
«بخوانید مرا تا اجابت کنم» خدایا پس درود فرست بر محمّد و آلش و با آمرزشت به من روآور

کَما لَقیتُکَ بِاِقْرارى، وَارْفَعْنى عَنْ مَصارِعِ الذُّنُوبِ کَما وَضَعْتُ لَکَ
چنانچه من با اقرار (به گناه) به تو روآوردم و بردار مرا از افتادن گاه هاى گناه چنانچه خود را برایت

نَفْسى، وَاسْتُرْنى بِسِتْرکَ کَما تَاَنَّیْتَنى عَنِ الاِْنْتِقامِ مِنّى، اَللّهُمَّ وَ ثَبِّتْ فى
پَست کردم و به پوشش خود مرا بپوشان چنانچه مهلتم دادى از انتقام خدایا نیّتم را در

طاعَتِکَ نِیَّتى، وَ اَحْکِمْ فى عِبادَتِکَ بَصیرَتى، وَ وَفِّقْنى مِنَ الاَْعْمالِ لِما
اطاعتت ثابت گردان و بیناییم را در بندگیت محکم کن و به کارهایى موفقم دار که

تَغْسِلُ بِهِ دَنَسَ الْخَطایا عَنّى، وَ تَوَفَّنى عَلى مِلَّتِکَ وَ مِلَّهِ نَبِیِّکَ مُحَمَّد
بشویى بدان چرکى خطاها را از من و بمیرانم بر کیش خود و کیش پیامبرت محمّد

عَلَیْهِ السَّلامُ اِذا تَوَفَّیْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى اَتُوبُ اِلَیْکَ فى مَقامى هذا مِنْ کَبائِرِ
علیه السّلام آنگاه که بمیرانى مرا خدایا من در این جایگاهم بدرگاهت توبه کنم از گناهان

ذُنُوبى وَ صَغائِرها، وَ بَواطِنِ سَیِّئاتى وَ ظَواهِرِها، وَ سَوالِفِ زَلاّتى
کبیره و صغیره ام و از بدى هاى پوشیده و آشکارم و از لغزش هاى گذشته

وَحَوادِثِها، تَوْبَهَ مَنْ لایُحَدِّثُ نَفْسَهُ بِمَعْصِیَه، وَلایُضْمِرُ اَنْ یَعُودَ فى
و تازه ام توبه کسى که به خود تلقین نکند تجدید گناهى را و در دل نگیرد که دوباره به

خَطیئَه، وَقَدْ قُلْتَ یا اِلهى فى مُحْکَمِ کِتابِکَ، اِنَّکَ تَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ
خطایى بازگردد و تو اى خداى من در کتاب محکمت فرمودى که توبه را از بندگانت مى پذیرى

عِبادِکَ، وَ تَعْفُو عَنِ السَّیِّئاتِ، وَ تُحِبُّ التَّوّابینَ، فَاقْبَلْ تَوْبَتى کَما
و از بدى ها مى گذرى و دوست دارى توبه کاران را پس چنانچه وعده فرمودى توبه ام بپذیر

وَعَدْتَ، وَاعْفُ عَنْ سَیِّئاتى کَما ضَمِنْتَ، وَ اَوْجِبْ لى مَحَبَّتَکَ کَما
و از بدى هایم درگذر چنانچه ضمانت کردى و مقرّر دار برایم دوستیت را چنانچه

شَرَطْتَ، وَ لَکَ یا رَبِّ شَرْطى اَلاَّ اَعُودَ فى مَکْرُوهِکَ، وَ ضَمانى اَلاَّ
شرط فرمودى و من با تو شرط مى کنم که در کار ناپسند تو بازنگردم و ضمانت کنم که بازنگردم

اَرْجِعَ فى مَذْمُومِکَ، وَ عَهْدى اَنْ اَهْجُرَ جَمیعَ مَعاصیکَ، اَللّهُمَّ اِنَّکَ اَعْلَمُ
در امر نکوهیده ات و تعهد کنم که ترک کنم تمام نافرمانیهایت را خدایا تو داناترى

بِما عَمِلْتُ، فَاغْفِرْلى ما عَلِمْتَ، وَ اصْرِفْنى بِقُدْرَتِکَ اِلى ما اَحْبَبْتَ،
بدانچه کرده ام بیامرز گناهانى را که از من دانى و بگردانم به نیرویت بدانچه دوست دارى

اَللّهُمَّ وَ عَلَىَّ تَبِعاتٌ قَدْ حَفِظْتُهُنَّ، وَ تَبِعاتٌ قَدْ نَسیتُهُنَّ، وَ کُلُّهُنَّ بِعَیْنِکَ
خدایا بر من بازخواست هایى است که به یاد دارم و بازخواست هایى است که فراموش کرده ام و همه در برابر دیده توست

الَّتى لا تَنامُ، وَ عِلْمِکَ الَّذى لا یَنْسى، فَعَوِّضْ مِنْها اَهْلَها، وَاحْطُطْ عَنّى
که خواب نرود و علمت که فراموشى ندارد عوض آنها را به صاحبانش بده و سنگینیش را

وِزْرَها، وَ خَفِّفْ عَنّى ثِقْلَها، وَاعْصِمْنى مِنْ اَنْ اُقارِفَ مِثْلَها، اَللّهُمَّ وَ اِنَّهُ
از دوش من بردار و سبک کن گرانیش را و نگاهم دار از ارتکاب امثال آن خدایا جز

لا وَفآءَ لى بِالتَّوْبَهِ اِلاَّ بِعِصْمَتِکَ، وَ لاَ اسْتِمْساکَ بى عَنِ الْخَطایا اِلاَّ عَنْ
به نگهدارى تو نتوانم به توبه ام وفا کنم و جز به نیروى تو نتوانم خود را از خطا نگهدارم

قُوَّتِکَ، فَقَوِّنى بِقُوَّه کافِیَه، وَ تَوَلَّنى بِعِصْمَه مانِعَه، اَللّهُمَّ اَیُّما عَبْد تابَ
پس تقویتم کن به نیرویى کافى و سرپرستیم کن به نگهدارى بازدارنده خدایا هر بنده اى که توبه کند

اِلَیْکَ وَ هُوَ فى عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ فاسِخٌ لِتَوْبَتِهِ، وَ عائِدٌ فى ذَنْبِهِ
بدرگاهت ولى در علم غیب نزد تو توبه شکن باشد و بازگردنده به گناه

وَخَطیئَتِهِ، فَاِنّى اَعُوذُ بِکَ اَنْ اَکُونَ کَذلِکَ، فَاجْعَلْ تَوْبَتى هذِهِ تَوْبَهً لا
و خطایش باشد من به تو پناه برم که چنین باشم و این توبه ام را چنان کن که

اَحْتاجُ بَعْدَها اِلى تَوْبَه، تَوْبَهً مُوجِبَهً لِمَحْوِما سَلَفَ، وَالسَّلامَهِ فیما بَقِىَ،
محتاج نباشم دوباره توبه کنم، توبه اى که سبب شود گناهان گذشته ام محو گردد و در آینده نیز آلوده نگردم

اَللّهُمَّ اِنّى اَعْتَذِرُ اِلَیْکَ مِنْ جَهْلى، وَاَسْتَوْهِبُکَ سُوءَ فِعْلى، فَاضْمُمْنى اِلى
خدایا من از تو پوزش خواهم از نادانیم و از تو بخشش خواهم از کار بدم پس به احسان خود

کَنَفِ رَحْمَتِکَ تَطَوُّلاً، وَاسْتُرْنى بِسِتْرِ عافِیَتِکَ تَفَضُّلاً، اَللّهُمَّ وَ اِنّى اَتُوبُ
مرا در پناه رحمتت درآور و به فضلت در پرده عافیت بپوشانم خدایا من بدرگاهت توبه کنم

اِلَیْکَ مِنْ کُلِّ ما خالَفَ اِرادَتَکَ، اَوْ زالَ عَنْ مَحَبَّتِکَ مِنْ خَطَراتِ قَلْبى،
از هر چه مخالف اراده ات کردم یا بیرون از دوستیت از خاطرات دلم و

وَلَحَظاتِ عَیْنى، وَ حِکایاتِ لِسانى، تَوْبَهً تَسْلَمُ بِها کُلُّ جارِحَه عَلى
نگاه هاى چشمم و سرگذشت هاى زبانم توبه اى که سالم ماند بدان هر عضوى

حِیالِها مِنْ تَبِعاتِکَ، وَ تَأْمَنُ مِمّا یَخافُ الْمُعْتَدُونَ مِنْ اَلیمِ سَطَواتِکَ،
جداگانه از کیفرهاى تو و ایمن گردد از آنچه تجاوزکاران مى ترسند از سطوت هاى دردناکت

اَللّهُمَّ فَارْحَمْ وَحْدَتى بَیْنَ یَدَیْکَ، وَ وَجیبَ قَلْبى مِنْ خَشْیَتِکَ،
خدایا رحم کن به تنهاییم در برابرت و طپیدن دلم از ترست

وَاضْطِرابَ اَرْکانى مِنْ هَیْبَتِکَ، فَقَدْ اَقامَتْنى یا رَبِّ ذُنُوبى مَقامَ الْخِزْىِ
و لرزش اندامم از هیبتت که برپا داشته پروردگارا گناهانم مرا بدرگاه تو در جاى

بِفِنائِکَ، فَاِنْ سَکَتُّ لَمْ یَنْطِقْ عَنّى اَحَدٌ، وَ اِنْ شَفَعْتُ فَلَسْتُ بِاَهْلِ
رسوایى پس اگر سکوت کنم کسى از جانب من سخن نکند و اگر شفاعت خواهم شایسته

الشَّفاعَهِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ، وَ شَفِّعْ فى خَطایاىَ کَرَمَکَ، وَعُدْ
شفاعت نیستم خدایا درود فرست بر محمّد و آلش و شفیع گردان در خطاهایم بزرگواریت را و ببخش

عَلى سَیِّئاتى بِعَفْوِکَ، وَلاتَجْزِنى جَزآئى مِنْ عُقُوبَتِکَ، وَابْسُطْ عَلَىَّ
گناهانم را به گذشتت و بپاداشم که عذاب تو است پاداشم مده و احسانت را بر من

طَوْلَکَ، وَ جَلِّلْنى بِسِتْرِکَ، وَافْعَلْ بى فِعْلَ عَزیز تَضَرَّعَ اِلَیْهِ عَبْدٌ ذَلیلٌ
بگستران و به پرده پوشیت بپوشانم و رفتار کن با من به رفتار نیرومندى که زارى کند بدرگاهش بنده خوار

فَرَحِمَهُ، اَوْ غَنِىٍّ تَعَرَّضَ لَهُ عَبْدٌ فَقیرٌ فَنَعَشَهُ، اَللّهُمَّ لاخَفیرَ لى مِنْکَ
و رحمش کند، یا بى نیازى که بنده نیازمندى به نزدش رفته و بى نیازش کرده خدایا پناه دهى از تو ندارم

فَلْیَخْفُرْنى عِزُّکَ، وَلا شَفیعَ لى اِلَیْکَ فَلْیَشْفَعْ لى فَضْلُکَ، وَ قَدْ اَوْجَلَتْنى
و باید نیروى تو پناهم دهد و شفیعى ندارم و فضل تو باید شفیعم گردد و خطاهایم به سختى

خَطایاىَ، فَلْیُؤْمِنّى عَفْوُکَ، فَما کُلُّ ما نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْل مِنّى بِسُوءِ
مرا ترسانده و گذشتت باید ایمنم گرداند و هر چه گفتم چنان نیست که همه از روى نادانى به بدکاریم باشد

اَثَرى، وَلانِسْیان لِما سَبَقَ مِنْ ذَمیمِ فِعْلى، لکِنْ لِتَسْمَعَ سَماؤُکَ وَ مَنْ
و نه از روى فراموشى کردار نکوهیده ام در گذشته بلکه براى آن که آسمانت و هرکه

فیها، وَاَرْضُکَ وَ مَنْ عَلَیْها، ما اَظْهَرْتُ لَکَ مِنَ النَّدَمِ، وَ لَجَاْتُ اِلَیْکَ فیهِ
در آن است و زمینت و هر که بر آن است اظهار پشیمانى مرا بدرگاهت بشنوند و پناهندگیم را

مِنَ التَّوْبَهِ، فَلَعَلَّ بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِکَ یَرْحَمُنى لِسُوءِ مَوْقِفى، اَوْ تُدْرِکُهُ
در توبه بسویت ببینند شاید برخى از آنها به رحمتت بر توقّفگاه بَدَم رحم کند یا براى

الرِّقَّهُ عَلَىَّ لِسُوءِ حالى،فَیَنالَنى مِنْهُ بِدَعْوَه هِىَ اَسْمَعُ لَدَیْکَ مِنْ دُعآئى،
حال بَدَم دلش بسوزد و دعایى کند که نزد تو پذیرفته تر از دعاى من باشد

اَوْ شَفاعَه اَوْکَدُ عِنْدَکَ مِنْ شَفاعَتى، تَکُونُ بِها نَجاتى مِنْ غَضَبِکَ،
یا شفاعتى کند که مؤثرتر از شفاعت من باشد و همان وسیله نجات من از خشمت

وَفَوْزَتى بِرِضاکَ، اَللّهُمَّ اِنْ یَکُنِ النَّدَمُ تَوْبَهً اِلَیْکَ فَاَ نَا اَنْدَمُ النّادِمینَ، وَ اِنْ
و رسیدنم به خشنودیت گردد خدایا اگر پشیمانى توبه محسوب گردد من پشیمانترین پشیمانانم و اگر

یَکُنِ التَّرْکُ لِمَعْصِیَتِکَ اِنابَهً فَاَ نَاَ اَوَّلُ الْمُنیبینَ، وَ اِنْ یَکُنِ الاْسْتِغْفارُ
ترک معصیت بازگشت حساب شود من نخستین بازگشت کننده ام و اگر آمرزش خواهى

حِطَّهً لِلذُّنُوبِ فَاِنّى لَکَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرینَ، اَللّهُمَّ فَکَما اَمَرْتَ بِالتَّوْبَهِ،
گناهان را بریزد من از آمرزش خواهانم خدایا چنانچه دستور به توبه دادى

وَضَمِنْتَ الْقَبُولَ، وَحَثَثْتَ عَلَى الدُّعآءِ وَ وَعَدْتَ الاْجابَهَ، فَصَلِّ عَلى
و پذیرفتنش را ضمانت کردى و به دعا تشویق کردى و اجابتش را وعده دادى درود فرست بر

مُحَمَّد وَ آلِهِ، وَ اقْبَلْ تَوْبَتى، وَلاتَرْجِعْنى مَرْجِعَ الْخَیْبَهِ مِنْ رَحْمَتِکَ،
محمّد و آل محمّد و بپذیر توبه ام را و بازم مگردان نومیدانه از رحمتت

اِنَّکَ اَنْتَ التَّوّابُ عَلَى الْمُذْنِبینَ، وَالرَّحیمُ لِلْخاطِئینَ الْمُنیبینَ، اَللّهُمَّ
که تو براستى توبه پذیرى بر گنهکاران و مهرورزى به خطاکاران بازگشته خدایا

صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ، کَما هَدَیْتَنا بِهِ، وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ، کَمَا
درود فرست بر محمّد و آلش چنانچه بدو راهنماییمان کردى و درود فرست بر محمّد و آلش چنانچه

اسْتَنْقَذْتَنا بِهِ، وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ، صَلاهً تَشْفَعُ لَنا یَوْمَ الْقِیامَهِ،
به وى نجاتمان دادى و درود فرست بر محمّد و آلش درودى که شفیع ما گردد در روز قیامت

وَیَوْمَ الْفاقَهِ اِلَیْکَ، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ، وَ هُوَ عَلَیْکَ یَسیـرٌ.
و در روز نیازمندى به درگاهت که تو بر هر چیز توانایى و این کار بر تو آسان است.

انشااله که همگی مورد بخشش و عفو خداوند قرار گیریم.

همچنین، «مناجات تائبان» از امام سجّاد (علیه السلام) بسیار سازنده و ارزشمند است، که خواندن آن به سالکان راه حق و پویندگان مسیر خودسازى، توصیه مى شود (این مناجات، در بخش دعاهای سایت در مطلب مناجات پانزده گانه امام سجاد (ع) قرار دارد).

بهترین اوقات برای توبه

سحر هر شب
یکى از اوقاتى که استغفار در آن ، از ارزش والایى برخوردار است و آثار پر بارى را براى دین و دنیاى انسان به ارمغان مى آورد ، وقت سحر است . خداوند در تعریف از بندگان صالح خویش مى فرماید:
«کانُوا قلیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ * وَ بِالأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»(1) ؛ متّقین در دنیا چنین بودند که کمى از شب را مى خوابیدند ، و در سحرگاهان استغفار مى کردند. روش همه انبیا ، اوصیا و اولیاى خدا نیز بر این بوده که استغفار سحرگاه آنان ترک نگردد ،چون نیک در یافته بودند که هر کس به جایى رسیده است از بیدارى ثلث آخر شب و استغفار در سحر بوده است
امام صادق (علیه السلام) ، در حدیثى نورانى به جایگاه و تعداد استغفار در این ساعت ، اشاره مى کنند ، تا شیعیان و دوستانشان از برکات این ساعات محروم نگردند و از این فیض بزرگ بى بهره نباشند حضرتش مى فرمایند:
إِسْتَغْفِرِاللهَ فِى الوِتْرِ سَبْعینَ مَرَّةً .(2) در ( قنوت ) نماز وتر هفتاد مرتبه از خدا طلب آمرزش نما ،استغفار کـن . هنگامى که رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) براى مناجات با خدا در این ساعت برمى خاستند در قنوت نماز وتر خود هفتاد مرتبه به خداوند عرض مى کردند: « أَسْتَغْفِرُاللهَ رَبّى وَ أتُوبُ إِلَیْهِ » .(3) ؛ از پروردگارم طلب آمرزش مى کنم و به سوى او باز مى گردم .
هر کس بعد از نماز صبح هفتاد مرتبه از خدا آمرزش طلبیده و استغفار کند، خداوند او را مى بخشد اگر چه در آن روز بیش از هفتاد هزار گناه کند
بعد از نافله فجر
دوّمین ساعتى که در شبانه روز، براى استغفار و درخواست آمرزش از خداوند تعیین گشته است و از فضایل بالایى برخوردار است، بعد از نافله فجر و قبل از نماز صبح است .
پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) ، استغفارى را براى این ساعت ذکر کرده و برکات فراوانى را براى آن بیان مى نمایند :
کسى که در این ساعت استغفار کند ، خداوند تمام گناهانش را مى آمرزد ، اگر چه گناهانش آسمان ها و زمین هاى هفتگانه را پر کرده باشد و به سنگینى کوه ها و تعداد قطرات باران و به عدد آنچه در دشت و دریا است ، باشد . و به همین اندازه برایش حسنات نوشته مى شود.و هر بنده اى که در شب یا روزى که این استغفار را تلاوت مى کند بمیرد ، داخل بهشت مى گردد ، و هیچ گاه فقیر نمى شود.(1)
دعا
بعد از نماز صبح
سوّمین ساعتى که در طول شبانه روز به استغفار در آن سفارش اکید شده است ، هر روز بعد از نماز صبح است . براى استغفار در این ساعت ، آثار پر بارى ذکر شده است .
امام باقر (علیه السلام) در سخنى زیبا مى فرمایند :
هر کس بعد از نماز صبح هفتاد مرتبه از خدا آمرزش طلبیده و استغفار کند ، خداوند او را مى بخشد اگر چه در آن روز بیش از هفتاد هزار گناه کند!(5)

بعد از نماز عصر
چهارمین زمانى که در طول شبانه روز ، براى استغفار و عذرخواهى از خداوند، تعیین شده است و ثواب زیادى براى آن ذکر گردیده است ، بعد از نماز عصر است که داراى برکات فراوانى است .
امام صادق (علیه السلام) در فضیلت استغفار در این ساعت مى فرمایند:
هر کس بعد از نماز عصر ، هفتاد مرتبه استغفار کند و از خدا آمرزش طلبد ، خدا در آن روز هفتصد گناه او را مى آمرزد ، و اگر خودش گناهى نداشته باشد ، گناه پدرش را مى آمرزد ، و اگر پدرش هم گناهى نکرده باشد ، گناه مادرش را مى آمرزد و چنانچه مادرش هم بى گناه باشد ، گناه برادرش را مى بخشد و اگر برادرش هم گناهى نداشته باشد ، خدا گناه خواهرش را مى بخشد و اگر براى خواهرش هم گناهى نباشد ، گناه سایر اقوام و بستگانش را ، هر کدام که نزدیکتر به او باشند و گناهى داشته باشند مى آمرزد .(6)
کسى که بعداز نافله فجر استغفار کند ، خداوند تمام گناهانش را مى آمرزد ، اگر چه گناهانش آسمان ها و زمین هاى هفتگانه را پر کرده باشد و به سنگینى کوه ها و تعداد قطرات باران و به عدد آنچه در دشت و دریا است، باشد
هنگام خواب
پنجمین وقتى که نسبت به استغفار در آن سفارش شده و از عوامل ریزش گناهان ، همچون افتادن برگ درختان ، شمرده شده است هنگام خواب است .
امام صادق (علیه السلام) در اهمیّت توجّه به خدا و طلب آمرزش از آن ذات مهربان در این ساعت مى فرمایند: اگر کسى هنگامى که براى استراحت و خوابیدن ، به بستر مى رود صد مرتبه بگوید: «لاْ إِلـهَ إِلاَّ اللهَ » خدا خانه اى در بهشت برایش بنا مى کند . و اگر صد مرتبه از خدا آمرزش طلبیده و استغفار کند ، گناهانش مى ریزد همان گونه که برگ هاى درخت مى ریزد .(7)
دعا
بعد از گفتن تسبیح حضرت زهرا (علیها السلام)
ششمین ساعتى که در شبانه روز ، براى استغفار مطلوب دانسته شده و بدان تأکید شده است ، بعد از گفتن تسبیح حضرت زهرا (علیها السلام)است که مایه ریزش گناه و دست یافتن به برکات استغفار است .
محمّد بن مسلم گوید: امام باقر (علیه السلام) فرمودند:
هر کس تسبیح حضرت فاطمه (علیها السلام) را گوید و سپس استغفار کند ، تمام گناهانش آمرزیده مى شود . این تسبیح در زبان صد تسبیح ، و در میزان هزار تسبیح به حساب مى آید ، شیطان را دور مى سازد و خداى رحمان را خشنود مى کند.(8)

بعد از نماز واجب
هفتمین موردى که به استغفار در آن سفارش شده است و عامل ریزش همه گناهان به حساب آمده ، بعد از هر نماز واجب است.
امام باقر (علیه السلام) مى فرمایند:
هر کس بعد از نماز واجب ، قبل از آن که از حال نماز خارج شده و پایش را تکان دهد سه مرتبه بگوید:
« أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَىُّ الْقَیُّومُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکرامِ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ ».(9) خداوند همه گناهانش را مى بخشد ، اگر چه به اندازه کف دریا باشد.
انبیاى عظام الهى (علیهم السلام) با این که داراى مقام استجابت دعا بودند ولى اگر از آن ها تقاضاى دعایى مى شد به شب جمعه و سحر آن موکول مى کردند
سحر شب جمعه
علاوه بر ساعات شبانه روز ، در طول هفته نیز به استغفار در شب و روز خاصّى سفارش و تأکید شده است که شایسته دقّت و بهره جستن هستند. مهمترین شبى که در طول هفته به استغفار در آن سفارش شده است ، شب جمعه و مخصوصاً سحر آن است .
صرف نظر از آیات و روایاتى که براى بیدارى در ثلث آخر شب و استغفار در سحر آثار پر بارى نقل مى کند و بیانگر مواظبت تامِّ انبیا ، اوصیا و اولیاى خدا ، نسبت به استغفار در سحرگاهان است در روایات براى شب جمعه و بیدارى در سحر آن ، ارزش و بهاى مضاعفى ذکر شده است و تأکید بیش از حدّى ، نسبت به بیدارى و مناجات با حقّو طلب آمرزش از خداوند ، در این شب دیده مى شود.(10)
انبیاى عظام الهى (علیهم السلام) با این که داراى مقام استجابت دعا بودند ولى اگر از آنها تقاضاى دعایى مى شد به شب جمعه و سحر آن موکول مى کردند .
عبادت، دعا، سنا، حمد، ستایش
صبح جمعه ، قبل از نماز صبح
دوّمین زمانى که در طول هفته ، براى استغفار در آن ثواب خاصّى در نظر گرفته شده است و برکاتى را متوجّه انسان مى سازد ، روز جمعه بعد از دو رکعت نافله فجر و قبل از نماز صبح است .
ابى حمزه گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم مى فرمودند:
هر کس بعد از دو رکعت نافله اى که قبل از نماز صبح در روز جمعه مى خواند، صد مرتبه بگوید: سُبْحانَ رَبّى وَ بِحَمْدِهِ وَ أَسْتَغْفِرُ رَبّى وَ أتُوبُ إِلَیْهِ . خداوند منزلى در بهشت ، براى او بنا مى کند.

عصر جمعه
سوّمین وقتى که در طول هفته از ارزش خاصّى برخوردار است و به استغفار در آن سفارش اکید شده است ، عصر جمعه است. از روایات زیادى استفاده مى شود که روز جمعه همچون شب جمعه ، داراى فضیلت و شرافت است و امامان معصوم (علیهم السلام) شیعیان خویش را به دعاى در ساعات آن دعوت کرده اند و یکى از اوقات استجابت دعا ، عصر جمعه شمرده شده است .

درباره ی نگار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *