خانه / دعا / دعای جوشن صغیر و ثواب خواندن این دعا

دعای جوشن صغیر و ثواب خواندن این دعا

در اين پست از سايت antique-book-treasure.ir ذکر و دعاهاي قوي براي شما عزيزان قرار داديم درمورد قرائت دعای جوشن صغیر و ثواب خواندن این دعا. این دعا در بین مردم بسیار دیده و شنیده می شود.جوشن صغیر دعایی است که در کتابهای معتبر به شرحی گسترده‌تر از شرح جوشن کبیر نقل شدهدعایی مفصل که از امام موسی کاظم(ع) نقل شده و قرائت آن در دفع دشمن و محفوظ ماندن از بلاها مؤثر است.دعای جوشن صغیر ۱۹ بند دارد که با جملات «اِلهى كَمْ مِنْ»، «اِلهى وَكَمْ مِنْ»، «اِلهى وَسَيِّدى وَكَمْ مِنْ»، «مَوْلاىَ وَسَيِّدى وَكَمْ مِنْ» و «سَيِّدِى وَمَوْلاىَ وَكَمْ مِنْ» آغاز می شود ولی بندهای هجدهم و نوزدهم این دعا با جملات دیگری شروع می شوند. پایان بند اول تا بند سیزدهم، و نوزدهم با «وَاجْعَلْنى لِنَعْماَّئِكَ مِنَ الشّاكِرينَ وَلاِلاَّئِكَ مِنَ الذّ اكِرينَ» است. ولی در بندهای چهاردهم تا هفدهم، «وَارْحَمْنى بِرحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ» اضافه می شود و در بند هجدهم «يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ» به جای این عبارات آمده است.در هر یک از این ۱۹ بند با ذکر مصائب، مشکلات و سختی‌های زندگی فرد مؤمن در این دنیا، نعمت‌های الهی بیان شده است. و در پایان هر بند، دعا‌کننده از خدا می‌خواهد که بر پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) صلوات فرستاده و شخص را از شکرگزاران و یادکنندگان نعمت‌های الهی قرار دهد.در ادامه مطلب دعای جوشن صغیر و ثواب خواندن این دعا آورده شده است که مشاهده خواهید کرد.

دعای جوشن صغیر و ثواب خواندن این دعا
دعای جوشن صغیر و ثواب خواندن این دعا

فضیلت دعای جوشن صغیر,متن دعای جوشن صغیر,فواید قرائت دعای جوشن صغیر,خواص دعای جوشن صغیر,دعای جوشن صغیر,صغیر به چه معناست

 

دعای جوشن صغیر و ثواب خواندن این دعا

این دعا در كتب مختلف نقل شده است و داراى عظمت و منزلت والایى است و در برابر بلاها و رفع و دفع ظالم نافع است. در «مهج الدعوات» آمده است: هنگامى كه موسى بن مهدى عبّاسى قصد كشتن امام كاظم(علیه السلام) را نمود، و این خبر به خانواده و شیعیان آن حضرت رسید، همگى اندوهگین شدند; امام(علیه السلام) فرمود: ناراحت نباشید; چرا كه اوّلین نامه اى كه از عراق برسد، مربوط به خبر مرگ موسى بن مهدى است. یاران پرسیدند: از كجا مى فرمایید؟ امام(علیه السلام) فرمود: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) را در خواب دیدم و شكایت موسى بن مهدى را نزد او نمودم، پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) مرا مطمئن ساخت و فرمود: خداوند لحظاتى پیش دشمن تو را هلاك كرد; بنابراین، شكر الهى را بجا آور. امام كاظم(علیه السلام) آنگاه رو به قبله نمود و دست ها را رو به آسمان بلند كرد و این دعا را خواند.

دعاى جوشن صغير برای دفع دشمنوپیدا کردن مقام شکر در گرفتاریها و مصیبتها و زیاد شدن صبر و نیرو گرفتن و پیدا کردن روحیه نشاط
کسی که مشکلات و گرفتاری دارد و این دعا را بخواند و توجه به مضامین آن داشته باشد احساس راحتی می کند چون او را متوجه نعمتهایی می کند که دیگران ندارند و او دارد و لذا انسان شاکر نعمتهایی که خداوند به انسان داده می شود و گرفتاریها برای آن آسان می شود و نیرو می گیرد
در این دعا ده مرتبه امام کاظم علیه السلام فرموده: كَمْ مِنْ عَبْدٍ أَمْسَى وَ أَصْبَحَ و ده مرتبه فرموده : وَ اجْعَلْنِي لِنَعْمَائِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ و لِآلاَئِكَ مِنَ الذَّاكِرِينَ‏

دعاى جوشن صغير در كتب معتبره به شرحي مبسوطتر از شرح جوشن كبير نقل شده و كفعمي در حاشيه بلد الامين فرموده كه اين دعايي است رفيع الشأن عظيم المنزلة و چون موسى هادى عباسى قصد قتل حضرت كاظم عليه السلام نمود آن حضرت اين دعا را خواند جدش پيغمبر صلى الله عليه و آله را در خواب ديد كه با وى فرمود حق تعالى هلاك خواهد كرد دشمن ترا و اين دعا در مهج الدعوات سيد بن طاوس نيز نقل شده و ما بين نسخه كفعمى و سيد اختلاف است و ما موافق بلد الامين كفعمى نقل نموديم و آن دعا اين است‏

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ……
1) إِلَهِي وَ كَمْ مِنْ عَبْدٍ أَمْسَى وَ أَصْبَحَ فِي كَرْبِ الْمَوْتِ وَ حَشْرَجَةِ الصَّدْرِ
خدايا چه بسيار بنده‏اى كه شب و روزش مى‏گذرد در حالى كه به مرض و خطر مرگ گرفتار و در جهان دلتنگ و اندوهناك است
وَ النَّظَرِ إِلَى مَا تَقْشَعِرُّ مِنْهُ الْجُلُودُ وَ تَفْزَعُ لَهُ الْقُلُوبُ وَ أَنَا فِي عَافِيَةٍ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ‏
و مرگ را كه بدنها از او لرزان و دلها از آن ترسان است به چشم مى‏نگرد و من از اين بلاها همه در عافيتم
فَلَكَ الْحَمْدُ يَا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لاَ يُغْلَبُ وَ ذِي أَنَاةٍ لاَ يَعْجَلُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
پس ستايش مخصوص توست كه تو آن مقتدرى كه هرگز مغلوب نشود و آن بردبارى كه هرگز شتاب نكند درود فرست بر محمد و آل محمد
وَ اجْعَلْنِي لِنَعْمَائِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ و لِآلاَئِكَ مِنَ الذَّاكِرِينَ‏
و مرا از شكرگزاران نعمتت قرار ده و متذكر احسانهايت گردان
2) إِلَهِي وَ كَمْ مِنْ عَبْدٍ أَمْسَى وَ أَصْبَحَ سَقِيماً مُوجَعاً (مُدْنِفاً) فِي أَنَّةٍ وَ عَوِيلٍ يَتَقَلَّبُ فِي غَمِّهِ لاَ يَجِدُ مَحِيصاً
خدايا چه بسيار بنده‏اى كه شب و روزش مى‏گذرد به حال سخت بيمارى و درد و الم و ناله و فرياد مى‏كند و با غم و اندوه در بستر بيمارى به دست راست و چپ مى‏گردد نه گريزگاهى مى‏يابد
وَ لاَ يُسِيغُ طَعَاماً وَ لاَ (يَسْتَعْذِبُ) شَرَاباً وَ أَنَا فِي صِحَّةٍ مِنَ الْبَدَنِ وَ سَلاَمَةٍ مِنَ الْعَيْشِ كُلُّ ذَلِكَ مِنْكَ‏
و نه طعام و شرابى بر او گواراست و من در حال تندرستى و سلامت‏بدن و آسودگى و آسايش زندگانى مى‏كنم همه اينها از فضل و كرم توست
فَلَكَ الْحَمْدُ يَا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لاَ يُغْلَبُ وَ ذِي أَنَاةٍ لاَ يَعْجَلُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
پس تو را حمد مى‏كنم كه تو آن مقتدرى كه هرگز مغلوب نشود و آن بردبارى كه هرگز شتاب نكند درود فرست بر محمد و آل محمد
وَ اجْعَلْنِي لِنَعْمَائِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ وَ لِآلاَئِكَ مِنَ الذَّاكِرِينَ‏
و مرا از شكرگزاران نعمتهايت قرار ده و متذكر احسانهايت گردان
3) إِلَهِي وَ كَمْ مِنْ عَبْدٍ أَمْسَى وَ أَصْبَحَ خَائِفاً مَرْعُوباً (مُسَهَّداً) مُشْفِقاً وَجِلاً هَارِباً طَرِيداً مُنْجَحِراً فِي مَضِيقٍ‏
خدايا و چه بسيار بنده‏اى كه شب و روزش مى‏گذرد در حال ترس و هراس و اضطراب و بيمناكى از دشمن به هر سو مى‏گريزد و به هر سوراخى فرار مى‏كند
وَ مَخْبَأَةٍ مِنَ الْمَخَابِئِ قَدْ ضَاقَتْ عَلَيْهِ الْأَرْضُ بِرُحْبِهَا لاَ يَجِدُ حِيلَةً
تنگناى خفايى كه در آن پنهان شود مى‏جويد و روى زمين با همه فراخى بر او تنگ شده است و چاره‏اى نمى‏يابد
وَ لاَ مَنْجًى وَ لاَ مَأْوًى وَ أَنَا فِي أَمْنٍ وَ طُمَأْنِينَةٍ وَ عَافِيَةٍ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ‏
و پناهى و جايگاهى ندارد و من از تمام اين رنج و بلاها ايمن و آسوده خاطر و سلامت هستم
فَلَكَ الْحَمْدُ يَا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لاَ يُغْلَبُ وَ ذِي أَنَاةٍ لاَ يَعْجَلُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
پس پروردگارا تو را حمد مى‏كنم كه تو آن مقتدرى كه هرگز مغلوب نشود و آن بردبارى كه هرگز شتاب نكند درود فرست بر محمد و آل محمد
وَ اجْعَلْنِي لِنَعْمَائِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ وَ لِآلاَئِكَ مِنَ الذَّاكِرِينَ‏
و مرا از شكرگزاران نعمتهايت قرار ده و متذكر احسانهايت گردان
4) إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ كَمْ مِنْ عَبْدٍ أَمْسَى وَ أَصْبَحَ مَغْلُولاً مُكَبَّلاً فِي الْحَدِيدِ بِأَيدِي الْعُدَاةِ لاَ يَرْحَمُونَهُ فَقِيداً مِنْ أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ‏
اى خداى من و سيد من و چه بسيار بنده‏اى كه شب و روزش مى‏گذرد در حالى كه با تبعيد از وطن زير غل و زنجير آهن به دست دشمن اسير است و هيچ بر او ترحم نمى‏كنند از اهل و عيال و اولادش محروم
مُنْقَطِعاً عَنْ إِخْوَانِهِ وَ بَلَدِهِ يَتَوَقَّعُ كُلَّ سَاعَةٍ بِأَيِّ قِتْلَةٍ يُقْتَلُ وَ بِأَيِّ مُثْلَةٍ يُمَثَّلُ بِهِ وَ أَنَا فِي عَافِيَةٍ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ‏
و از برادران و ياران شهر و وطنش دور گشته و هر ساعت در انتظار است كه آخر او را چه نوع خواهند كشت و چگونه اعضاء بدنش را قطعه قطعه مى‏كنند و من از همه اين بلاها در آسايشم
فَلَكَ الْحَمْدُ يَا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لاَ يُغْلَبُ وَ ذِي أَنَاةٍ لاَ يَعْجَلُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
پس پروردگارا تو را حمد مى‏كنم كه تو آن مقتدرى كه هرگز مغلوب نشود و آن بردبارى كه هرگز تعجيل نكند درود فرست بر محمد و آل محمد
وَ اجْعَلْنِي لِنَعْمَائِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ وَ لِآلاَئِكَ مِنَ الذَّاكِرِينَ‏
و مرا از شكر گزاران نعمتهايت قرار ده و متذكر احسانهايت گردان
5) إِلَهِي وَ كَمْ مِنْ عَبْدٍ أَمْسَى وَ أَصْبَحَ يُقَاسِي الْحَرْبَ وَ مُبَاشَرَةَ الْقِتَالِ بِنَفْسِهِ‏
خدايا و چه بسيار بنده‏اى‏كه در ميدان جنگ با رنج و مشقت به شخصه با دشمن روبرو است
قَدْ غَشِيَتْهُ الْأَعْدَاءُ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ بِالسُّيُوفِ وَ الرِّمَاحِ وَ آلَةِ الْحَرْبِ يَتَقَعْقَعُ فِي الْحَدِيدِ قَدْ بَلَغَ مَجْهُودَهُ‏
و از هر طرف دشمنان با شمشير و نيزه و تير و سنان بر او احاطه كرده‏اند و او در ميان آهن و فولاد با نعره و فرياد در منتهاى رنج و الم مى‏كوشد
لاَ يَعْرِفُ حِيلَةً وَ لاَ يَجِدُ مَهْرَباً قَدْ أُدْنِفَ بِالْجِرَاحَاتِ‏
و به راه و چاره‏اى پى نمى‏برد و محل فرارى نمى‏يابد از كثرت جراحت بدنش رنجور
أَوْ مُتَشَحِّطاً بِدَمِهِ تَحْتَ السَّنَابِكِ وَ الْأَرْجُلِ يَتَمَنَّى شَرْبَةً مِنْ مَاءٍ أَوْ نَظْرَةً إِلَى أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ‏
و غرق خون زير سم اسبان و پاى جنگجويان با لب عطشان افتاده به آرزوى جرعه آب روان يا نظاره به روى زن و فرزندان
(وَ) لاَ يَقْدِرُ عَلَيْهَا وَ أَنَا فِي عَافِيَةٍ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ‏
بدون توانايى بر آن جان مى‏سپارد و من از تمام اين رنج و آلام در آسايش و سلامتم
فَلَكَ الْحَمْدُ يَا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لاَ يُغْلَبُ وَ ذِي أَنَاةٍ لاَ يَعْجَلُ صَلِّ علَىَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
پس پروردگارا تو را حمد مى‏كنم كه تو آن مقتدرى كه هرگز مغلوب نشود و آن بردبارى كه هرگز شتاب نكند درود فرست بر محمد و آل محمد
وَ اجْعَلْنِي لِنَعْمَائِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ وَ لِآلاَئِكَ مِنَ الذَّاكِرِينَ‏
و مرا از شكر گزاران نعمتهايت قرار ده و متذكر احسانهايت گردان
6) إِلَهِي وَ كَمْ مِنْ عَبْدٍ أَمْسَى وَ أَصْبَحَ فِي ظُلُمَاتِ الْبِحَارِ وَ عَوَاصِفِ الرِّيَاحِ وَ الْأَهْوَالِ وَ الْأَمْوَاجِ‏
خدايا و چه بسيار بنده‏اى كه شب و روزش مى‏گذرد در تاريكيهاى درياها به دست بادهاى سخت هول انگيز و امواجى
يَتَوَقَّعُ الْغَرَقَ وَ الْهَلاَكَ لاَ يَقْدِرُ عَلَى حِيلَةٍ
كه جز غرق و هلاكت از آن امواج انتظارى نيست و چاره‏اى ندارد
أَوْ مُبْتَلًى بِصَاعِقَةٍ أَوْ هَدْمٍ أَوْ حَرْقٍ أَوْ شَرْقٍ أَوْ خَسْفٍ أَوْ مَسْخٍ أَوْ قَذْفٍ‏
و يا گرفتار صاعقه يا خرابى و ويرانى يا آتش سوزان يا شرارى فروزان يا زلزله و فرو رفتن به زمين يا مسخ يا به تهمت افتاده و مبتلاست
وَ أَنَا فِي عَافِيَةٍ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ‏
و من از تمام اين رنج و آلام در آسايش و عافيتم
فَلَكَ الْحَمْدُ يَا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لاَ يُغْلَبُ وَ ذِي أَنَاةٍ لاَ يَعْجَلُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
پس تو را حمد مى‏كنم كه تو آن مقتدرى كه هرگز مغلوب نشود و آن بردبارى كه هرگز شتاب نكند درود فرست بر محمد و آل محمد
وَ اجْعَلْنِي لِنَعْمَائِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ وَ لِآلاَئِكَ مِنَ الذَّاكِرِينَ‏
و مرا از شكر گزاران نعمتهايت قرار ده و متذكر احسانهايت گردان
7) إِلَهِي وَ كَمْ مِنْ عَبْدٍ أَمْسَى وَ أَصْبَحَ مُسَافِراً شَاخِصاً عَنْ أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ‏
خدايا و چه بسيار بنده‏اى كه شب و روزش مى‏گذرد در سفرها و هميشه دور از زن و فرزندش
مُتَحَيِّراً فِي الْمَفَاوِزِ تَائِهاً مَعَ الْوُحُوشِ وَ الْبَهَائِمِ وَ الْهَوَامِّ وَحِيداً فَرِيداً لاَ يَعْرِفُ حِيلَةً وَ لاَ يَهْتَدِي سَبِيلاً
به حال حيرت در بيابانهاوحشت زده با وحشيان بيابان و با چرندگان و گزندگان يكه و تنها به سختى عمر مى‏گذراند و راه و چاره نمى‏جويد و راه به جايى نمى‏برد
أَوْ (وَ) مُتَأَذِّياً بِبَرْدٍ أَوْ حَرٍّ أَوْ جُوعٍ أَوْ عُرْيٍ أَوْ غَيْرِهِ مِنَ الشَّدَائِدِ مِمَّا أَنَا مِنْهُ خِلْوٌ فِي عَافِيَةٍ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ‏
يا به سرما و گرماى سخت يا به گرسنگى و برهنگى و ديگر سختيهاى عالم با رنج و الم بسر مى‏برد و من از تمام اين آلام و زحمات آسوده در سلامت و عافيتم
فَلَكَ الْحَمْدُ يَا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لاَ يُغْلَبُ وَ ذِي أَنَاةٍ لاَ يَعْجَلُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
پس اى پروردگار تو را حمد مى‏كنم كه تو آن مقتدرى كه هرگز مغلوب نشود و آن بردبارى كه هرگز شتاب نكند درود فرست بر محمد و آلش
وَ اجْعَلْنِي لِنَعْمَائِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ وَ لِآلاَئِكَ مِنَ الذَّاكِرِينَ‏
و مرا از شكر گزاران نعمتهايت قرار ده و متذكر احسانهايت گردان
8) إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ كَمْ مِنْ عَبْدٍ أَمْسَى وَ أَصْبَحَ فَقِيراً عَائِلاً عَارِياً مُمْلِقاً
اى خداى من و مولاى من و چه بسيار بنده‏اى كه شب و روزش با فقر و عيالمندى و بينوايى مى‏گذرد و برهنگى و بى‏چيزى
مُخْفِقاً مَهْجُوراً (خَائِفاً) جَائِعاً ظَمْآنَ يَنْتَظِرُ مَنْ يَعُودُ عَلَيْهِ بِفَضْلٍ‏
و اندوه و خلق از او دورى جسته و گرسنه و تشنه منتظر است كه پيش از آنكه آبرويش بريزد يكى بر او احسانى كند
أَوْ عَبْدٍ وَجِيهٍ عِنْدَكَ هُوَ أَوْجَهُ مِنِّي عِنْدَكَ وَ أَشَدُّ عِبَادَةً لَكَ مَغْلُولاً مَقْهُوراً
يا چه بسيار بنده آبرومند نزد تو كه غلام مردم است با آنكه از من كه آزادم پيش تو آبرومندتر است و كوشش او در عبادتت بيش از من است و باز در بند مقهور است
قَدْ حُمِّلَ ثِقْلاً مِنْ تَعَبِ الْعَنَاءِ وَ شِدَّةِ الْعُبُودِيَّةِ وَ كُلْفَةِ الرِّقِّ وَ ثِقْلِ الضَّرِيبَةِ
بار سنگين رنج و سختى بردگى و با تكلف و زحمات رقيت كارهاى سخت انجام دهد و اجرتش را به مولايش بپردازد
أَوْ مُبْتَلًى بِبَلاَءٍ شَدِيدٍ لاَ قِبَلَ لَهُ (بِهِ) إِلاَّ بِمَنِّكَ عَلَيْهِ‏
يا به بلاهاى شديد طاقت فرسا مبتلا باشد و رهايى از آن جز به لطف و احسان تو نيايد
وَ أَنَا الْمَخْدُومُ الْمُنَعَّمُ الْمُعَافَى الْمُكَرَّمُ فِي عَافِيَةٍ مِمَّا هُوَ فِيهِ‏
و من خود خدمتگزار و برده نيستم و مخدوم و متنعم و آسوده و محترم با عافيت و خوشى به سر مى‏برم و از تمام اين رنجها آسوده‏ام
فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى ذَلِكَ كُلِّهِ مِنْ مُقْتَدِرٍ لاَ يُغْلَبُ وَ ذِي أَنَاةٍ لاَ يَعْجَلُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
پس تمام اين نعم تو را حمد مى‏كنم كه تو آن مقتدرى كه هرگز مغلوب نشود و آن بردبارى كه هرگز شتاب نكند
وَ اجْعَلْنِي لِنَعْمَائِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ وَ لِآلاَئِكَ مِنَ الذَّاكِرِينَ‏
درود فرست بر محمد و آل محمد و مرا از شكر گزاران نعمتهايت قرار ده و متذكر احسانهايت فرما
9) إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ كَمْ مِنْ عَبْدٍ أَمْسَى وَ أَصْبَحَ عَلِيلاً مَرِيضاً سَقِيماً مُدْنِفاً عَلَى فُرُشِ الْعِلَّةِ وَ فِي لِبَاسِهَا
خدايا و سيد من چه بسيار بنده‏اى كه شب و روزش مى‏گذرد در حالى كه عليل و مريض سخت و دردمند و بيمار است و در بستر بيمارى‏و لباس مرض خفته
يَتَقَلَّبُ يَمِيناً وَ شِمَالاً لاَ يَعْرِفُ شَيْئًا مِنْ لَذَّةِ الطَّعَامِ وَ لاَ مِنْ لَذَّةِ الشَّرَابِ‏
و از شدت درد به راست و چپ مى‏غلطد و چاره نمى‏يابد او را طعام و شراب ناگوار است
يَنْظُرُ إِلَى نَفْسِهِ حَسْرَةً لاَ يَسْتَطِيعُ لَهَا ضَرّاً وَ لاَ نَفْعاً
و به خود با نگاه حسرت مى‏نگرد در آن حال بر نفع و ضرر خود هيچ قادر نباشد
وَ أَنَا خِلْوٌ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ فَلاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ‏
و من به فضل و كرم تو از همه اين رنج و بلاها در آسايشم پس (شكر تو) اى خداى پاك و منزه كه جز تو خدايى نيست
مِنْ مُقْتَدِرٍ لاَ يُغْلَبُ وَ ذِي أَنَاةٍ لاَ يَعْجَلُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
تو آن مقتدرى كه هرگز مغلوب نشود و آن بردبارى كه هرگز شتاب نكند درود فرست بر محمد و آل محمد
وَ اجْعَلْنِي لَكَ مِنَ الْعَابِدِينَ وَ لِنَعْمَائِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ‏
و مرا از عبادت كنندگانت و از شكر گزاران نعمتهايت قرار ده
وَ لِآلاَئِكَ مِنَ الذَّاكِرِينَ وَ ارْحَمْنِي بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏
و متذكر احسانهايت فرما و بر من رحم كن به حق رحمت واسعه‏ات اى مهربانترين مهربانان عالم
10) مَوْلاَيَ وَ سَيِّدِي وَ كَمْ مِنْ عَبْدٍ أَمْسَى وَ أَصْبَحَ وَ قَدْ دَنَا يَوْمُهُ مِنْ حَتْفِهِ‏
اى مولاى من و اى سيد من و چه بسيار بنده‏اى كه شب و روزش مى‏گذرد در حالى كه مرض مرگش فرا رسيده
وَ أَحْدَقَ بِهِ مَلَكُ الْمَوْتِ فِي أَعْوَانِهِ يُعَالِجُ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ وَ حِيَاضَهُ‏
و ملك الموت و اعوانش بر او چشم دوخته و حال سكرات موت و احاطه مرگ را بيچاره علاج مى‏طلبد
تَدُورُ عَيْنَاهُ يَمِيناً وَ شِمَالاً يَنْظُرُ إِلَى أَحِبَّائِهِ وَ أَوِدَّائِهِ وَ أَخِلاَّئِهِ‏
و چشمهايش بر چپ و راست دور مى‏زند و به محبان و دوستان و خاصانش مى‏نگرد
قَدْ مُنِعَ مِنَ الْكَلاَمِ وَ حُجِبَ عَنِ الْخِطَابِ يَنْظُرُ إِلَى نَفْسِهِ حَسْرَةً لاَ يَسْتَطِيعُ لَهَا ضَرّاً وَ لاَ نَفْعاً
و زبانش ياراى سخن گفتن ندارد و از گفتار باز مانده به خود با نگاه حسرت مى‏نگرد و هيچ بر سود و زيان خود قادر نيست
وَ أَنَا خِلْوٌ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ‏
و من از تمام اين بلا و رنجها اى خدا به لطف و كرمت در آسايشم
فَلاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ مِنْ مُقْتَدِرٍ لاَ يُغْلَبُ وَ ذِي أَنَاةٍ لاَ يَعْجَلُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
پس اى خداى پاك و منزه كه خدايى جز تو نيست تو آن مقتدرى كه هرگز مغلوب نشود و آن بردبارى كه ابدا شتاب نكند درود فرست بر محمد و آل محمد
وَ اجْعَلْنِي لِنَعْمَائِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ وَ لِآلاَئِكَ مِنَ الذَّاكِرِينَ وَ ارْحَمْنِي بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏
و مرا از شكر گزاران نعمتهايت قرار ده و متذكر احسانهايت فرما و بر من ترحم كن به حق رحمت واسعه‏ات اى مهربانترين مهربانان عالم
مَوْلاَيَ وَ سَيِّدِي وَ كَمْ مِنْ عَبْدٍ أَمْسَى وَ أَصْبَحَ فِي مَضَايِقِ الْحُبُوسِ وَ السُّجُونِ وَ كُرَبِهَا وَ ذُلِّهَا وَ حَدِيدِهَا
اى سيد و مولاى من و چه بسيار بنده‏اى كه شب‏و روزش در تنگناى حبس و زندانها با رنج و ذلت و غل و زنجير مى‏گذرد
يَتَدَاوَلُهُ أَعْوَانُهَا وَ زَبَانِيَتُهَا فَلاَ يَدْرِي أَيُّ حَالٍ يُفْعَلُ بِهِ وَ أَيُّ مُثْلَةٍ يُمَثَّلُ بِهِ‏
و زندانبانها و مأموران زندان او را دست به دست از حبسى به حبس ديگر مى‏برند و نمى‏داند با او چه خواهند كرد و كدام اعضاى بدنش را خواهند بريد
فَهُوَ فِي ضُرٍّ مِنَ الْعَيْشِ وَ ضَنْكٍ مِنَ الْحَيَاةِ يَنْظُرُ إِلَى نَفْسِهِ حَسْرَةً لاَ يَسْتَطِيعُ لَهَا ضَرّاً وَ لاَ نَفْعاً
و در اين حال به سختى معيشت مى‏كند و در تنگى زندگانى را مى‏گذراند بر خود به نظر حسرت مى‏نگرد قادر بر نفع و ضررى بر خويش نيست
وَ أَنَا خِلْوٌ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ‏
و من به لطف و كرم تو از اين رنج سختيها همه آسوده‏ام
فَلاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ مِنْ مُقْتَدِرٍ لاَ يُغْلَبُ وَ ذِي أَنَاةٍ لاَ يَعْجَلُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
پس خدايى جز ذات تو اى ذات پاك و منزه نيست تو آن مقتدرى كه هرگز مغلوب نشود و آن بردبارى كه هرگز شتاب نكند پس درود فرست بر محمد و آل محمد
وَ اجْعَلْنِي لَكَ مِنَ الْعَابِدِينَ وَ لِنَعْمَائِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ وَ لِآلاَئِكَ مِنَ الذَّاكِرِينَ‏
و مرا از اهل عبادت خود گردان و از شكر گزاران نعمتهايت قرار ده و متذكر احسانهايت ساز
وَ ارْحَمْنِي بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏
و به حالم ترحم فرما اى مهربانترين مهربانان
سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ وَ كَمْ مِنْ عَبْدٍ أَمْسَى وَ أَصْبَحَ قَدِ اسْتَمَرَّ عَلَيْهِ الْقَضَاءُ
اى سيد و مولاى من و چه بسيار بنده‏اى كه شب و روزش مى‏گذرد در حالى كه به قضاى آسمانى پى در پى گرفتار است
وَ أَحْدَقَ بِهِ الْبَلاَءُ وَ فَارَقَ أَوِدَّاءَهُ وَ أَحِبَّاءَهُ وَ أَخِلاَّءَهُ‏
و بلا به او احاطه كرده است و همه دوستان و محبان و خاصانش از او دورند
وَ أَمْسَى أَسِيراً حَقِيراً ذَلِيلاً فِي أَيْدِي الْكُفَّارِ وَ الْأَعْدَاءِ يَتَدَاوَلُونَهُ يَمِيناً وَ شِمَالاً
و روز را شب مى‏كند به حال اسيرى و ذلت و خوارى به دست كافران و دشمنان به هر طرفش از راست و چپ مى‏كشند
قَدْ حُصِرَ فِي الْمَطَامِيرِ وَ ثُقِّلَ بِالْحَدِيدِ لاَ يَرَى شَيْئًا مِنْ ضِيَاءِ الدُّنْيَا وَ لاَ مِنْ رَوْحِهَا
و از گودال تيره زندانى به زندان تاريك ديگرش با زنجير آهن مى‏كشند چشمش به روشنى عالم نمى‏افتد و نسيمى به او نمى‏وزد
يَنْظُرُ إِلَى نَفْسِهِ حَسْرَةً لاَ يَسْتَطِيعُ لَهَا ضَرّاً وَ لاَ نَفْعاً
به حال خود با نظر تأسف و حسرت مى‏نگرد و قادر بر نفع و ضرر خويش نيست
وَ أَنَا خِلْوٌ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ‏
و من به لطف و كرم تو از تمام اين رنجها آسوده‏ام
فَلاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ مِنْ مُقْتَدِرٍ لاَ يُغْلَبُ وَ ذِي أَنَاةٍ لاَ يَعْجَلُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
پس خدايى جز تو اى ذات پاك و منزه نيست تو آن مقتدرى كه هرگز مغلوب نشود و آن بردبارى كه هرگز شتاب نكند پس درود فرست بر محمدو آل محمد
وَ اجْعَلْنِي لَكَ مِنَ الْعَابِدِينَ وَ لِنَعْمَائِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ وَ لِآلاَئِكَ مِنَ الذَّاكِرِينَ وَ ارْحَمْنِي بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏
و مرا از اهل عبادت گردان و از شكر گزاران نعمتهايت قرار ده و پيوسته متذكر احسانهايت فرما و به حالم ترحم كن به حق رحمتت اى مهربانترين مهربانان عالم

درباره ی نگار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *